ضرب المثل آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت

ضرب المثل با معنی, داستان ضرب المثل ها حکایت ضرب المثل شکسته و ریختن فنجان استفاده از ضرب المثل گذشته برنمی گردد داستان ضرب المثل شکسته و ریختن جام: در گذشته نوشیدنی و مایعات خوراکی را در ظروف سفالی مخصوص سرو می کردند. چیزی که آنها سبو نامیدند. به دلیل شکننده بودن ظروف سفالی، در صورت ضربه خوردن، می شکند و مایع درون آن روی زمین می ریزد و غیرقابل استفاده می شود. او مردی پارسا بود و تاجری که روغن گوسفند و شهد می فروخت همسایه اش بود. و هر روز بخشی از اموال خود را برای زاهد می فرستاد. زاهد کمی می خورد و بقیه را در ظرفی می ریزد و کنار می گذارد و بالاخره کاسه پر می شود. روزی به آن نگریست و فکر کرد: اگر بتوانم این شهد روغنی را به ده درهم بفروشم و پنج گوسفند بخرم و از هر کدام پنج گوسفند بیاورم و از نتیجه آنها گله بیابم و از خانواده ای پرجمعیت همسری بخواهم. لاشک پسری می آید، نام نیک نهم و علم و آداب را به او بیاموزد و اگر نافرمانی کرد، من این عصا را به او می دهم. این فکر آنقدر قوی شد که ناگهان عصایی را برداشت و از روی بی توجهی به شمشیر آویزان ضربه زد. شکست و شهد و روغن بر آن افتاد.
بیشتر بخوانید:  کسی قدر عافیت داند که به مرضی گرفتار شود

مطلب پیشنهادی

ضرب المثل دشمن دانا به از نادان دوست

داستان ضرب المثل دشمن دانا دوست نادان می کند استفاده از ضرب المثل: ضرب المثل …