نیلوفر شهیدی،هنرمند سینما و تلویزیون
نیلوفر شهیدی درمورد اولین تجربه بازیگری اش می گوید؛ زمانی که بطور تصادفی سر کار آقای کرمیار رفته بودم ایشان به من پیشنهاد بازیگری دادند و من خودم حقیقتا زیاد جدّي نگرفتم تا اینکه حدود دو ماه بعد یک روز به من زنگ زدند و گفتند قرار هست یک فیلم تلویزیونی را بزودی کلید بزنند و از من دعوت کردند
سرگذشت نیلوفر شهیدی
زاده: 1360
تحصیلی: مهندسی رایانه
زمینه تلاش: بازیگری
نیلوفر شهیدی هنرمند سینما و تلویزیون و دختر اسفندیار شهیدی مدیر فيلمبرداري هست که چند سالی هست داخل این حوزه شده هست. اولین فیلم سینمایی نیلوفر شهیدی، « سینما سوخته» به کارگردانی مهرشاد کارخانی می باشد.
البته نیلوفر شهیدی در کنار این دو کار، بازي در دام فیلم های مختلفی را هم تجربه نموده هست . میتوان به آينده این هنرپیشه جوان امیدوار بود، برای این که به دنبال ايفاي نقش های مختلفی هست تا بتواند براي مخاطب خود تکراری نباشد.
تصاویر نیلوفر شهیدی
بخشی از مصاحبه ای خواندنی با نیلوفر شهیدی
پدر شما اسفندیار شهیدی یکی از مدیران فيلمبرداري قدیمی سینماست که در همین گرایش کار درس دادن هم انجام ميدهد . می توان گفت پس شما از سینما با وجود پدر دور نبودید. چه قدر حضور ایشان مشوّق بازیگری براي شما بود؟
سؤال شما جالب هست، باورتان نمی شود حتی پدرم دوست نداشت من داخل سینما یا حوزه بازیگری شوم. با اینکه گرایش هنر در دانشگاه قبول شدم باز هم اجازه نداد در این گرایش تحصیل کنم. به همین علت مهندسی رایانه خواندم.
چند مقطع بعد بدون اجازه پدر تصمیم گرفتم در کلاسهاي بازیگری ثبت نام کنم، که باز بابا متوجه شدند و نتوانستم این کلاس ها را ادامه دهم. تا اینکه یک بار بطور تصادفی رفتم سر کاری که پدرم مدیر فيلمبرداري و آقای راستگو کرمیار هم کارگردان آن فیلم بودند.
تصویرها های جدید نیلوفر شهیدی
پس کارهای آقای شهیدی را دورادور دنبال می کردید و سر صحنه می رفتید. باتوجه به علاقه ای که داشتید خودتان را از سینما یا حوزه بازیگری و کار دور نمی کردید. غیر از این مسئله دیدن فیلم های روز جهان یا سینمای ایران را هم قطعاً براي رسيدن به هدفتان دنبال می کردید.
مدام کارهای بابا را دنبال می کردم زیرا علاقه داشتم. من به نوعی کنار دوربین بزرگ شدم. از طرفی چون بابا در این حوزه بود ما پایان فیلم های روز جهان یا سینمای ایران را دنبال می کردیم. اما خيلي اختلاف ميکند تو با کسی فیلم ببینی که با سینما آشناست و همیشه پس از دیدن فیلم با هم گفت‌وگو می کردیم و من در همان دوران هم تجربه می کردم.
تصویرها های نیلوفر شهیدی
اولین تجربه بازیگری شما چه طور شکل گرفت؟
همان زمانیکه بطور تصادفی سر کار آقای کرمیار رفته بودم ایشان به من پیشنهاد بازیگری دادند و من خودم حقیقتا زیاد جدّي نگرفتم تا اینکه حدود دو ماه بعد یک روز به من زنگ زدند و گفتند قرار هست یک فیلم تلویزیونی را بزودی کلید بزنند و از من دعوت کردند در آن بازي کنم که عنوان آن رؤیا بود. من اصلاً از دوربین نمی ترسیدم ولی براي این فیلم که اولین کارم بود، خيلي برایم دشوار بود و آن روز احساس کردم بازیگری کار بینهایت سختی هست.
من در این فیلم ايفاي نقش رویایی خانم مرجان شیر محمدی را بازي می کردم؛ زنی که در حال مرگ بود و دائم یک رویا را مشاهده می کرد و او آن رویا را در واقعیت پیدا ميکند و همسر و کودکش را به او می سپارد و بعد فوت ميکند.
پس پدرتان ديگر اختلاف نکرد و کار در حوزه بازیگری را دنبال کردید؟
به گونه ای پدرم در عمل انجام شده قرار گرفت و خوشبختانه ديگر اختلاف نشان نمی داد. پس از آن کار، من در ۶ ماه تقریبا در ۶ دام فیلم از کارگردانانی زیرا سعید سلطانی، ابراهیم سلطانی فر و… بازي کردم و این لطف دوست های بود که من را معرفی می کردند.
اما من در این چند کار ايفاي نقش های کوتاهی بازي می کردم تا به هدف اصلی برسم. به نوعی احیانا به نظر شما پرکاری بیاید، ولی این حضورهای کوتاه به نوعی سبب داخل شدن من به این حوزه می شدند. اما نمی خواستم به نوعی از شغل بازیگری هم دور شوم و بیش تر در حال تجربه کسب کردن بودم.
جدیدترین تصویرها های نیلوفر شهیدی
اکنون که پایان داخل این حوزه که مورد علاقه تان بوده، شده اید، محبوبیت از اول چه قدر برایتان اهمیت داشت؟
برایم خيلي مهم نبود. هدف من چیز دیگری هست. نمی گویم از محبوبیت و چهره شدن بدم مي‌ايد ، اینکه ذات آدمی هست. ولی بی‌قراری اصلی من یک هنرپیشه خوب شدن بوده و است. احیانا می توانستم از طريق عنوان پدرم بیش تر به هدفم برسم ولی هیچوقت چنين کاری نکردم. بهرحال ایشان مؤافق این مسئله نبود و در آن هنگام اصلاً کمکی به من نمی کرد.
ولی اکنون سرشاد هستم، هنگامی که کاری از من پخش ميشود زنگ ميزند و نقد ميکند و حتی برخی وقت ها تشویقم ميکند. این برایم رضایتبخش بود. این آرزوی من هست که بتوانم روزی جایگاهی مشابه ایشان در سینما پیدا کنم.
می خواهم مدام براي مخاطبم جذاب باشم و از دیدن من در ايفاي نقش های گوناگون به شوق بیاید. دلم نمی خواهد روزی فرا برسد که براي مخاطبم تکراری شوم.
تصویرها های نیلوفر شهیدی
چه طور با مهرشاد کارخانی اشنا شدید و در فیلم سینمایی سینما سوخته بازي کردید؟
من در دفتر یکی از دوستانم رفت و آمد داشتم که بطور تصادفی آقای کارخانی من را دیده بودند و از طريق مهدی پورموسی دستیارشان پیگیر شدند و از من براي بازي در این فیلم دعوت شد. نخست درباره فیلمنامه حرف زدیم و بعد قرارداد بستیم.
با فضای کارهای کارخانی اشنا بودید یا فیلم های گذشته او را دیده بودید؟
« گناه» من را قبلا دیده بودند. پیش از کلید زدن سینما سوخته هم من و میلاد کی مرام و آقای کارخانی با هم« ریسمان باز» را دیدیم. همان شب کارگردان در مورد فضای سینما سوخته و نگاه مستندی که به مسئله دارد، حرف کرد.
جدیدترین تصاویر نیلوفر شهیدی
تصویرها های نیلوفر شهیدی
